چشمه ی خشکیده ی دل خستگی دادم گرفت
رهبر ما رفت عالم را همه ماتم گرفت
خورشید ما در غروب آمد به اوج انقلاب
مرد مردان رفت لیکن قلب ها را هم گرفت
من به نوبه ی خود سالگرد شهادت استاد مزاری ، لبر مرد تاریخ عدالت را به شما عزیزان تسلیت می گویم.
افغانستان با گذشته ی درخشان علمی، ادبی، و هنری ، باآنکه در طول تاریخ بشریت سر آمد مدنیت خاور زمین بوده و فرهنگ و تمدن با شکوهی را به جهانیان عرضه داشته است اما متاسفانه در طول دو قرن اخیر از قافله ی علم و تمدن عقب مانده و مشکلات فراوانی بر مردمان این کشور رخ داده و یا بعضاٌ تحمیل شده است. در این میان نقش نا کار آمد نظام های سیاسی و عدم شایستگی خاکمان این کشور را که بعضاً موجبات دخالت و تجاوز بیگانگان را فراهم نموده می توان نام برد. نظام سیاسی ناکارآمد و مستبد، عدم لیاقت و شایستگی حاکمان موجب شده که ما را با ظلم و ستم، بی عدالتی و بی هویتی مواجه نموده و در ضمن در مقابل تجاوز و لشکر کشی های خارجی آسیب پذیر نماید.
فرهنگ جوامع مختلف مطابق با روند تکامل خود، ساختار سیاسی همان جوامع را ایجاد می کند. چنانچه فرهنگ نظام قبیلوی، بدون تردید ساختار سیاسی قبیلوی خویش را به وجود آورد که ویژگی چنین نظامی چیزی جز استبداد نیست. ظلم و ستم، بی عدالتی، قتل عام های دسته جمعی، قوم گرایی و طایفه سالاری از شاخصه های نظام های استبدادی اند که در رابطه با اقوام محروم کشور ما اعمال می شده اند.
این مجموعه دلایل باعث شده که کشور ما توسعه چندانی در زمینه های سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی پیدا نکرده و زمینه ء رشد و توسعه را با بحران مواجه ساخته است. در این رابطه کوشش های فرهنگی و سیاسی، مقاومت های فدا کارانه نظامی توسط افراد میهن دوست و عدالتخواه زیادی در طول تاریخ معاصر کشور مان صورت گرفت تا مسیر عدالت و توسعه را هموار نمایند.
گرچه این خیزش ها و تلاش ها هیچکدام نتوانستند به تنهایی جنبش های وسیع اجتماعی و سیاسی را در جامعه بر انگیزند و ساختار سیاسی ظالمانه ی کشور را به چالش بکشند. اما در نوع خود بسیار ارزشمند بوده و ان را برای ایجاد ادامه ی جنبش های مردمی و عدالت خواهانه در دهه های گذشته مساعد نموده است که سر انجام با جنبش عدالت خواهانه ای که با رهبری شهید مزاری (ره) در غرب کابل پایه گذاری شد، این نوع حرکت های اصلاح طلبانه را به اوج رساند و باعث شکست و از هم پاشی فرهنگ استبداد و انحصار در کشور گردید و زمینه را برای مشارکت تمام اقوام در قدرت و امتیازات زندگی مساعد نمود. فرهنگ استبداد و انحصار و ظلم که بیش از 2 قرن بر مردمان این کشور سایه افکنده و در لایه های فرهنگی و اجتماعی جامعه نفوذ کرده بود با تلاش و مقاوت های بی نظیر استاد شهید به فرهنگ مشارکت ، عدالت و شایسته سالاری تبدیل گردید.
استاد برای اینکه به این خواسته هایش جامعه ی عمل بپوشاند یک خیزش و جنبش عظیم مردمی را علیه انحصار و استبداد سازماندهی نمود که مطالبات آن عدالت اجتماعی، مشارکت همه ی اقوام در تصمیم گیری برای قدرت بود.
استاد شهید طراح تغییر، تحول ، تفاهم و مشارکت بر مبنای عدالت اجتماعی بود و هر روز که می گذرد اندیشه هایش روزنه ی جدیدی برای حل مشکلات و بحران های اجتماعی و سیاسی کشور می گشاید.
او تعریف جدیدی از حاکمیت و نظام های سیاسی و اداری کشور نمود که محور آن را مشارکت و عدالت اجتماعی تشکیل می دهد که تحقق آن مسیر توسعه و پیشرفت را هموار نموده و مارا از بن بست و چرخری باطلی که در طول بیش از دو قرن توسط نظام های سیاسی قوم گرایانه ایجاد شده نجات خواهد داد.
مزاری با شهادتش ، خود و آرمان هایش را وسیله ای برای پشتوانه ی تاریخ عدالت خواهی قرار داد. بنابراین مزاری شایسته ی تجلیل است زیرا تجلیل از مزاری تجلیل از عدالت است.